♥دلـــ ِ دریـــ ـــــ ـــایی منـــ♥

همه تفاوت ما این است: تو به خاطر نمی آوری ، من از خاطر نمی برم . . .

♥دلـــ ِ دریـــ ـــــ ـــایی منـــ♥

همه تفاوت ما این است: تو به خاطر نمی آوری ، من از خاطر نمی برم . . .

فراموش کن!

کجایی تو ، ای گرمیِ جان من!

که شد زندگی بی تو زندان من

کجایی تو ای تکچراغ شبم؟

که دور از تو جان می رسد بر لبم.

لبم،بوسه جوی لبِ نوش تست

در آغوش من بوی آ غوش تست

به هر جا گلی دیده ، بو کرده ام

زگل ها تو را جستجو کرده ام

شب آمد ، سیاهی جهان را گرفت

غم تو گریبان جان را گرفت

بیا ای درخشنده مهتاب من!

که عشق تو برد از سرم خواب من

رهایم مکن در غم بی کسی

کنم ناله ، شاید بدادم رسی

خطا کارم ، اما زمن گوش کن

بیا ، رفته ها را فراموش کن!


یلدا

در همین حسرت که یک شب را کنارت، مانده‌ام

در همان پس کوچه‌ها در انتظارت مانده‌ام

کوچه اما انتهایش بی کسی بن‌بست اوست

کوچه‌ای از بی کسی را بیقرارت مانده‌ام

مثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته‌ام

در بلنداهای یلدا خسته، زارت مانده‌ام

در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق

فال آمد خسته‌ای از این‌که یارت مانده‌ام

فـــــال تا آمد مرا گفتی که دیگر، مرده دل

وز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده‌ام

خوب می‌دانم قماری بیش این دنیا نـبود

من ولی در حسرت بُردی، خمارت مانده‌ام

سرد می‌آید به چشم مست من چشمت و باز

از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده‌ام

 

صبا آقاجانی