♥دلـــ ِ دریـــ ـــــ ـــایی منـــ♥

همه تفاوت ما این است: تو به خاطر نمی آوری ، من از خاطر نمی برم . . .

♥دلـــ ِ دریـــ ـــــ ـــایی منـــ♥

همه تفاوت ما این است: تو به خاطر نمی آوری ، من از خاطر نمی برم . . .

ای روح این جا مست شو وی عقل این جا دنگ شو....


بشنوید ای شعر زیبای مولانا را با اجرای گرو دنگ شو...
 
"از جنگ می‌ترسانیم گر جنگ شد گو جنگ شو
نبود چنین مه در جهان ای دل همین جا لنگ شو
 
تو عاقلی و فاضلی دربند نام و ننگ شو
ماییم مست ایزدی زان باده‌های سرمدی
 
تو عاشق نقش آمدی همچون قلم در رنگ شو
رفتیم سوی شاه دین با جامه‌های کاغذین
 
ای روح این جا مست شو وی عقل این جا دنگ شو
در عشق جانان جان بده بی‌عشق نگشاید گره
 
خواهی به سوی روم رو خواهی به سوی زنگ شو
شد روم مست روی او شد زنگ مست موی او
 
زین بت خلاصی نیستت خواهی به صد فرسنگ شو
در دوغ او افتاده‌ای خود تو ز عشقش زاده‌ای
 
این گو برو صدیق شو و آن گو برو افرنگ شو
گر کافری می‌جویدت ور ممنی می‌شویدت
 
از دخل او چون نخل شو وز نخل او آونگ شو
چشم تو وقف باغ او گوش تو وقف لاغ او
 
گر راستی رو تیر شو ور کژروی خرچنگ شو
هم چرخ قوس تیر او هم آب در تدبیر او
 
خواهی عقیق و لعل شو خواهی کلوخ و سنگ شو
ملکی است او را زفت و خوش هر گونه ای می‌بایدش
 
با سیل سوی بحر رو مهمان عشق شنگ شو
گر لعل و گر سنگی هلا می غلط در سیل بلا
 
گر آب دریا کم شود آنگه برو دلتنگ شو
بحری است چون آب خضر گر پر خوری نبود مضر
 
گر یاد خشکی آیدت از بحر سوی گنگ شو
می‌باش همچون ماهیان در بحر آیان و روان
 
چون آن کند رو نای شو چون این کند رو چنگ شو
گه بر لبت لب می‌نهد گه بر کنارت می‌نهد
 
مستان او را جام شو بر دشمنان سرهنگ شو
هر چند دشمن نیستش هر سو یکی مستیستش
 
شد روز عرض عاشقان پیش آ و پیش آهنگ شو
سودای تنهایی مپز در خانه خلوت مخز
 
باغ پرانگور ویی گه باده شو گه بنگ شو
آن کس بود محتاج می کو غافل است از باغ وی
 
کت گفت کاندر مشغله یار خران عنگ شو
خاموش همچون مریمی تا دم زند عیسی دمی"

-- متن این ترانه زیبا خیلی قشنگ هست و میتونه زندگی هر کدوم از ما باشه :

"اگر دیوانگی کردم دلم خواست ز خود بیگانگی کردم دلم خواست

اگر که اعتماد چشم بسته به خصم خانگی کردم دلم خواست

اگر تا اوج خودسوزی پریدم نظر کرده به بال عشق بودم

اگر لب تشنه از دریا گذشتم به دنبال زلال عشق بودم

به غیر از من خود خوش باور من کسی منت نداره بر سر من

کسی حال مرا هرگز نفهمید دلیل گریه هایم را نپرسید

اگرچه از شما خانه خرابم دچار یاوه های بی جوابم

به خود اما به آنهایی که باید بدهکاری ندارم بی حسابم

پشیمان نیستم از آنچه بودم پشیمان نیستم از ماجرایم

همین هستم همین خواهم شدن نو اگر بار دگر دنیا بیایم."